مهشید رئیسی
مدرس دوره های متافیزیک و موفقیت
مهشید رئیسی کیست؟ زندگی نامه مهشید رییسی کارآفرین برتر دکوراسیون و معماری داخلی
مهشید رئیسی در یک خانواده متوسط در ۳۱مین روز خرداد ماه سال ۱۳۶۸ در تهران بدنیا آمد. رئیسی دوره کارشناسی ارشد خود را در رشته معماری داخلی دانشگاه آزاد تهران گذراند. در سال ۱۳۹۰ لیسانس معماری گرفت. وارد بازار کار شد . شغل های متفاوتی را تجربه کرد. مهشید هم مثل خیلی از ما، از دوران کودکی رویاهای بزرگی در سر داشت!داستان زندگی مهشید رئیسی
سال ۱۳۹۰ موقعی که لیسانس معماری را از دانشگاه آزاد تهران اخذ نمودم. پدرم گفت که دیگر وقت آن هست تا جایی مشغول به کار شوی! در آن برهه حقوق ماهیانه تقریباً بین ۶۰۰ الی ۷۰۰ هزار تومان بود و برایم هیچ توجیه و تعریفی نداشت که چرا باید با این حقوق کار کنم!! واقعیت این بود که قیمت یک جفت کفشم ۶۰۰ هزار تومان می شد و برای خرید یک جفت کفش، بایستی ۱ ماه کار می کردم! اصلاً برایم توجیهی نداشت… با اینکه وضع مالی و خانه خوبی برای زندگی داشتیم اما به خاطر اینکه رویاهای من بزرگ بود، آن زندگی را برازنده خودم نمی دانستم و دوست داشتم پیشرفت کنم تا به جایی برسم، ولی اینکه چگونه و از کجا شروع کنم، نمی دانستم! قطعاً خیلی از شما دوستان وضعیت مالی سطح پایین یا خانواده هایی با وضع مالی متوسطی دارید اما رویاهایتان خیلی بزرگ است! بیل گیتس (Bill Gates) در اینباره می گوید: بزرگترین آرزوی من این است که مردم بتوانند رویاهای بزرگی داشته باشند و بزرگ آرزو کنند! اما نمی دانم چرا برخی از مردم جرأت بزرگ آرزو کردن را نیز ندارند!دیدگاه مهشید رییسی به زندگی و شغل
مهشید رئیسی می گوید: من در سن ۲۲ سالگی خیلی گیج و سردرگم بودم زیرا زندگی خوب، سفر لوکس، ماشین و لباس های برند می خواستم. شغل کارمندی برایم یک مرگ تدریجی بود. تصور اینکه بخواهم یک حقوق آب باریکه بگیرم . منتظر باشم که یک روزی مردی بیاید و با من ازدواج کند.بروم خانه آن شخص و بچه هایش را بزرگ کنم، واقعاً برایم دردآور بود. با خود می گفتم که اگر زندگی من با این روال ادامه پیدا کند، برایم غیرقابل تحمل می شود. واقعا نمی توانستم درکش کنم.پیشنهاد کاری رد نشدنی و رها کردن کار کارمندی توسط مهشید رئیسی
از سال ۱۳۹۱ همیشه به فکر پولدار شدن و به بهبود وضعیت مالی خود و خانواده ام بودم و اتفاق خوب این بود که یک کار دکوری برایم پیشنهاد شد! اهداف و تارگت هایی برای خودم داشتم که بتوانم ست لباس آدیداس، کالج گران و… بخرم زیرا این موارد جزو فانتزی های من بودند و دوست داشتم هر چه آرزویم بود را داشته باشم. پیش شخصی که دیزاینر بود و دکور جایی را طراحی می کرد، رفتم و او به من گفت: «خانم رئیسی اگر ۳D اینجا را کار کنی و مورد تأیید قرار بگیرد، مبلغ حدود ۴ میلیون تومان برایتان می دهم» واقعاً این قیمت ذهنیت من را دگرگون کرد زیرا نسبت به ۴۰۰ – ۵۰۰ تومانی که می گرفتم، مبلغ بسیار چشمگیری بود! وقتی پای صحبت با دیزاینر درباره پروژه ای که گرفته بود نشستم، او چنین برایم توضیح داد که برای کافه ای که دکورش را انجام داده است، ۳۵ میلیون تومان سود برده! از حرف هایش تعجب کردم چون بیشتر از مبلغ ماهیانه ۱ یا ۲ میلیون تومان من بود و آن را هم به زور می توانستم با حقوق کارمندی و کار دانشجویی در بیاورم. با شنیدن حرف های دیزاینر، بدون هیچ معطلی رفتم به اسم خودم کارت ویزیت چاپ کردم و بین همکاران خودم و مادرم، دوستان و آشنایان پخش کردم و داستان کارآفرینی و مستقل شدن من آغاز شد!سال ۱۳۹۲ – شروع کارآفرینی در صنعت دکوراسیون و معماری
عید سال ۱۳۹۲ بود که یک شخص از طریق کارت ویزیت با من تماس گرفت و گفت: شما کار بازسازی دکوراسیون داخلی انجام می دهید؟ با کمال پررویی گفتم بله! بنابراین با تماس آن آقا به خیابان انقلاب رفتم و قبول کردم که کار دکورش را انجام بدهم، از آنجا که پروژه کوچکی بود، بنابراین من در عرض ۳ هفته ۳٫۶۰۰٫۰۰۰ تومان درآمد کسب کردم که ۳ برابر پول کارمندی بود. این پروژه اولین و آخرین کار دکور من بود و کسی از اوایل سال ۱۳۹۲ تا اوایل ۱۳۹۴ به من کار طراحی دکور نداد! خیلی ناامید و نارحت شده بودم؛ سال های ۱۳۹۲ و ۱۳۹۳ سال های خوبی برایم نبودند. سال ۱۳۹۳ تنها نقطه عطفی که برایم داشت این بود که ارشد معماری داخلی قبول شدم، در حالی که اصلاً نمی خواستم ارشد بخوانم ولی به خاطر آن پروژه ای که گرفته بودم، مشتاق شدم ادامه تحصیل بدهم.
سال ۱۳۹۱ ماشین ۲۰۶ داشتم که مادرم برایم خریده بود اما مدام سر ماشین با برادرم در حال دعوا بودیم!
برادرم برای اخذ مدرک ارشد به هند رفته بود. و ۳ ماه تابستان که به ایران می آمد. اینطور بگویم که در خانه ما سر ماشین جنگ جهانی می شد. زیرا برادرم می خواست با ماشین من پیش دوست دخترش برود. من اجازه استفاده از ماشینم را نمی دادم. دوست نداشتم ماشینم را دست کسی بدهم!
سال ۱۳۹۵ – از تولد دوباره مهشید رئیسی تا تدریس فنگشویی
از آنجایی که نه اهل کتاب بودم و نه اصلاً اینگونه داستان ها را قبول داشتم و فقط به فکر خوش گذرانی بودم، همیشه با دوستام در پارتی ها به سر می بردم. البته تا سال ۱۳۹۴ به این روال زندگی ام را می گذراندم اما بعد به خاطر اینکه می خواستم برای خودم بیزینس راه اندازی کنم، همه دوستانم را کنار گذاشتم زیرا آنها وقتم را می گرفتند و نمی توانستم به پیشرفتم فکر کنم. سال ۱۳۹۶ یک دفتر کوچک گرفتم. شروع به اخذ پروژه کردم. در سال ۱۳۹۷ تدریس را شروع کردم. توانستم برندسازی خوبی بکنم. حتی پیروزی در دادگاهی که در سال ۱۳۹۵ داشتم. سکوی پرش من شد! کارفرمای سخت گیری که محکم جلوی من ایستاد . و شوک به من وارد کرد. در اوایل کار از برخوردش ناراحت بودم. می گفتم پولدارها اینگونه خشن هستند. دوست دارند اذیت کنند. اما امروز به این نتیجه رسیدم که رفتار ایشان من را آگاه کرد. تا در مسیر پیشرفت پا بگذارم.رفته رفته کتاب های زیادی را خواندم و متوجه شدم که هر چه قدر آگاهی بالا می رود، اعتماد به نفس هم بیشتر می شود!
کارم را اینگونه ادامه دادم و با خودم فکر می کردم یک دکوراتور لاکچری هستم. ماشینم را در سال ۱۳۹۴ از ۲۰۶ به JAC چینی اتوماتیک تغییر دادم و در آخر سال ۱۳۹۶ ماشین نیسان جوک به صورت اقساطی از نمایندگی درخواست کردم و سال ۱۳۹۷ تحویل گرفتم. از آنجایی که من کفش با لژهای بلند ۱۲ سانتی می پوشیدم و با همان کفش ها به پروزه هایم رسیدگی می کردم، یک روز در خیابان می خواستم از جوب رد بشوم سر خوردم و قوزک پایم شکست و من به مدت ۵ ماه نتوانستم راه بروم. از آنموقع بود که شکرگذاری را یاد گرفتم زیرا راه رفتن برایم یک رویا شده بود. یادم افتاد قبلاً در کتابی خوانده بودم: «من در یک جزیره هاوایی زیر آفتاب دراز کشیدم و آبمیوه می خورم و همینجور به حسابم پول واریز می شود. زیرا من با دنیای آی تی آشنا شده ام و اگر تو هم بتوانی یک وبسایت خوب داشته باشی که فروش آنلاین روزانه داشته باشد، پولدار خواهی شد» با اینکه از سال ۱۳۹۶ جرقه کار آنلاین به ذهنم خورد. اما ایده ای نداشتم. موقعی که پایم شکست در تلگرام با خانم پریسا نصری زن داداش ماهان تیموری آشنا شدم. با دیدن زندگی نامه او در کانال تلگرامش با خودم گفتم که چقدر جالب است . من هم می توانم مثل او باشم و تدریس کنم. قبل از شروع تدریس، برای دکوراسیون به خانه های افراد بزرگ می رفتم. دکورهایی که می زدم معمولی نبودند. و درآمد خیلی خوبی به دست می آوردم. اما بعد از اینکه لاین آموزش را شروع کردم. و فیدبک خوبی گرفتم، در کل این باور در من به وجود آمد. که می توانم مدرس خوبی شوم. در نهایت توانستم جایگاه خوب فعلی خود را بدست آورم.مصاحبه با مهشید رئیسی مدیر عامل شرکت رئیسی معمار شرق پاسخ به ۱۱ سوالات متداول
۱- سلام خانم رئیسی، میشه کمی از خودتان بگید، داستان زندگی و کار شما چیست؟
من متولد سال ۱۳۶۸ در تهران می باشم و دارای کارشنارس ارشد معماری داخلی از دانشگاه تهران – دارای گواهینامه بین المللی دکوراسیون داخلی از انگلستان، کانادا و دارای گواهینامه های مدیریتی از هاروارد آمریکا، تی سی اس استرالیا و دانشگاه یاشار کشور ترکیه هستم. عقیده من به این است که ما در تک تک فضاهایی که هستیم، باید علوم رنگ، علوم فرم و خیلی از علوم های دیگر را بدانیم و استفاده کنیم زیرا عدم استفاده درست از این علوم باعث می شود که تشویش، اضطراب و افسردگی هایی که آدم ها نمی دانند از کجا نشأت می گیرد، به آنها وارد شود. فعالیت حرفه ای خودم را در سال ۱۳۹۴ شروع کردم. و هم اکنون با عنایت پروردگار توانسته ام جزو برندهای مطرح دکوراسیون داخلی کلاسیک و نئوکلاسیک باشم. پروژه هایی که انجام می دهم، تلفیقی از هنر معماری داخلی و روانشناسی است و جزو نفرات اولی هستیم که تدریس اجرای دکوراسیون داخلی را حدود یکسال هست که وارد این عرصه کرده ایم. من همیشه در کلاس هایی که برگزار می کنم به بچه ها می گویم شما در قبال روحیه ای که برای کارفرما می خواهید بسازید، مسئول هستید! وگرنه پیمانکارهایی هستند که کارهای ما را انجام می دهند، اما ما بایستی به صورت علمی تر به این موضوع بپردازیم.۲- آیا برایتان پیش آمد که در کسب و کارتان به مشکلی بر بخورید؟
جدا از آن شکایتی که علیه من صورت گرفت. من به طور دقیق در سال ۱۳۹۸ وقتی می خواستم دفترم را جابجا کنم. مشکلی برایم پیش آمد. که غیر قابل جبران بود. از یک فضای کوچک به محلی تقریباً ۲۰۰ متری اسباب کشی کردم. تا تعداد مشتریانم افزایش پیدا کند. اما قضیه برعکس شد. تقریباً تمامی پروژه های طراحی و دکوری که داشتم را از دست دادم!۳- داستان ورود مهشید رئیسی به مسئله فنگشویی چگونه آغاز شد؟
این ماجرا از زمانی شروع شد که روزی یکی از کارمندانم دو کتاب جیبی راجع به فنگشویی به من هدیه داد. از آنجایی که کتاب ها هم کوچک و هم تعداد صفحاتش کم حجم بودند، توانستم یک از آنها را در عرض ۲ روز بخوانم. راستش را بخواهید نمی دانم در آنموقع بحث فنگشویی بود که حس خوبی به من داد یا تمام کردن کتاب!۴- روتین صبحگاهی شما چگونه می باشد؟
- هر روز ساعت ۵ صبح بیدار می شوم
- ۲۰ دقیقه ورزش می کنم
- ۲۰ دقیقه به نوشتن اختصاص می دهم
- ۲۰ دقیقه نیز به مطالعه کتاب های مفید
۵- چگونه ۵ صبح بیدار شویم؟
سحرخیز باشید تا کامروا شوید. جمله ای که هر کدام از ما بارها آن را از زبان دیگران شنیدیم! با انجام کارهای زیر می توانید ۵ صبح به راحتی از خواب بیدار شوید:- تصمیمت را بگیر: برای کسانی که تا به حال صبح زود بیدار نشده اند؛ یکی از سخت ترین کارها، بیدار شدن ساعت ۵ صبح می باشد! پس یکبار برای همیشه تصمیمی انقلابی بگیر و تغییر کن!
- شب زود بخوابید: کم خوابی یکی از مهم ترین عواملی است که شما را در رختخواب نگه می دارد؛ پس بایستی به اندازه کافی بخوابید تا اینکه بتوانید صبح زود بیدار شوید.
- ورزش کنید: ورزش بدن شما را سر حال نگه می دارد و شما را از خواب آلودگی نجات می دهد.
- لیست کارهای روزانه: اگر کارهای روزانه خود را از شب قبل از اینکه بخوابید، یادداشت کنید؛ صبح روز بعد وسوسه های خواب بیشتر، کم تر به سراغ شما می آید!
- به صورت گروهی از خواب بیدار شوید: اگر در دوره ۴۰ روز تا کامیابی مهشید رئیسی شرکت کنید؛ حتماً بین شما کسانی هستند که صبح ساعت ۵ از خواب بیدار می شوند؛ اینکه مثل شما یک نفر دیگر وجود دارد که برای خودش برنامه صبحگاهی دارد و هر روز ساعت ۵ بیدار می شود، به شما انگیزه کافی را می دهد.
۶- شما تا چه حد به این جمله که خدا می گوید از تو حرکت و از من برکت اعتقاد دارید؟
همین که شما اراده تان را قوی بسازید و هر روز مستمر ۵ صبح از خواب بیدار شوید؛ خداوند از در و دیوار برایتان برکت می فرستد.۷- اولین شغل شما چه بود؟
مربی بدنسازی بودم و واقعاً این کار را دوست داشتم.۸- چرا در بازار دکوراسیون بیشتر خانم ها پیشرفت می کنند؟ به دلیل خصوصیاتی که دارند یا توانمندی هایشان؟
اولین مسئله زیبا شناختی می باشد و دیگر اینکه خانم ها حوصله بیشتری در خرید دارند و به جزئیات توجه زیادی می کنند.۹- بهترین مدرس فنگشویی ایران کیست؟
خانم رئیسی را میتوان محبوب ترین و تأثیرگذارترین فرد در فنگشویی ایران نامید.دوره های ارائه شده توسط این مدرس
دوره متاذن مهشید رئیسی
بدون امتیاز
0 رای
۲
دوره 5 صبح 1403 مهشید رئیسی
بدون امتیاز
0 رای
۲